Sunday, January 15, 2006

و خداوند ترس را آفريد

قرآن ترس را به خداوند مربوط مي كند داستيوفسكي ترس را مقدس مي شمارد مايكل ارول ترس را توهمي بي پايه و اساس مي داند و من ترس را پركاربردترين ابزار در دنيا مي دانم .
همه ما ترس هايي داريم ترس از تاريكي ترس از مرگ ترس از خدا و ... اينكه ما در زندگي از چه چيز مي ترسيم مهم نيست مهم اينست كه ما به خاطر ترسهايمان چه كارهايي انجام مي دهيم يا بهتر بگويم ترسهايمان مارا وادار به انجام چه كارهايي مي كنند. در طول زندگي چند هزار ساله بشر ترس هميشه وسيله اي براي عده اي بوده تا به مقاصدشان برسند .
كودكي به علت سوء تغذيه در حال مرگ است پدرش به خاطر ظلمي كه به او كرده اند توانايي مالي ندارد تا براي فرزندش غذا تهيه كند از او مي پرسند چرا دزدي نمي كني جواب او 2 حالت دارد :.1. ترس از خدا و ترس از مجازات در قيامت . 2 . به نظرم اين كار درست نيست . در حقيقت جواب دوم او اينگونه است : ترس از مخالفت در برابر اعتقادات و باور هاي ذهني . اكثر ما از مجازات شدن به خاطر عمل خلاف نمي ترسيم بلكه از نفس شكستن قانون مي ترسيم .
گاهي ترس هايمان را سركوب مي كنيم . گاهي توجيه شان مي كنيم ولي معمولا رهايشان نمي كنيم . و هميشه اين ترس در درون افراد وجود دارد پس اگر روزي خواستيد به چيزي برسيد كافي است بدانيد چگونه از ترس طرف مقابلتان استفاده كنيد .


و ما تو را بشارت دهنده و بيم دهنده فرستاديم

Friday, January 06, 2006

نامه اي براي يك فرانسوي

سلام آقاي ژان ژاك دريدا صحبتي با شما دارم .
نمي دانم در كافه نشيني هايتان در پاريس چقدر شاد بوده ايد ولي در آثارتان شادي وصف ناپذيري به چشم مي خورد شادي عظيم پس از كشفي عظيم . آه لطفا به من نگوييد چند بار به خودكشي فكر كرده ايد چون در روزگار ما فقط ديوانگان به خودكشي فكر نمي كنند . پس از خواندن مقالاتتان شادي شما به من نيز منتقل شد ولي ديري نپاييد كه شادي به نا اميدي تبديل شد . نمي دانم شما بعد از رسيدن به گفته هايتان چگونه توانستيد باز هم سخن بگوييد . آقاي دريدا نمي دانم آيا غمگين بودن لازمه روشنفكر بودن است يا نه .
در چند مورد با شما مخالفم :فلسفه وجودي انسان را نمي توان انكار كرد آنگونه كه شما انكار كرده ايد فكر مي كنم در حال حاضر تنها چيزي كه جدا به آم معتقد هستم وجود م است بله من هم فيلم ماتريكس را ديده ام ولي كمي بيشتر بيانديشيد منظورم را خواهيد فهميد لزومي براي رستگار كردن جامعه نمي بينم نمي فهمم چرا شما رستگاري خود را در گرو رستگاري جامعه مي دانيد مگر شما نگفته ايد انسان خودخواه انسان پيروز است .
البته در اين مورد كه زندگي ارزش امتحان كردن را دارد جدا با شما موافقم ولي اي كاش عدالتي فراگير تر از آنچه شاهدش هستيم وجود داشت تا من با جان و دل خود را وقف آن كنم
در انتها اميدوارم روزي به ديدن من بياييد تا طرز روشن كردن پيپ را به من بياموزيد




دوستدار شما كور